وقتی که سهمم از زمین قدری تبسم بود
هر سال از این زندگی یک فصل پنجم بود

فصلی که پر بود از تنفر ، خشم ، از نفرت
فصلی که در آن مردمش یکسر تهاجم بود

جایی که دل بستن فقط مال مترسک هاست
مشروب ها از الکل یک خوشه گندم بود

یک نعره آنجا از زمین تا آسمان رفت و
مرداب طوفانی شد و دنیا تلاطم بود

عجب فصل عجیبی بود فصل پنجم عاشق
که شاعر هم دچار یکسری سو تفاهم بود



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پانوراما طرح کرده iranmelk.parsablog.com Rhonda دانلود آهنگ جدید آموزش شطرنج بهسایی دوست خوب من نمونه سوالات حقوق هوایی دانشگاه پیام نور pazi